محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

محمد حسین و پدربزرگ

شیرین کاریهای 5 ماهگی

سلام به نفس مامان و بابا گل پسرم اول از همه معذرت میخوام که نتونستم ماه به ماه واست بنویسم که یادگار بمونه اخه مامانی به نت دسترسی نداشتم نفس مامان  سه روز دیگه 5 ماهت تموم میشه و الان میتونی خودت برگردی و دمر بخوابی البته باید یه چیزی توجهت رو جلب کنه که به خاطر اون پهلو بشی و نتونی خودت رو نگه داری و دمر بیوفتی پسر گلم الان میشه گفت گردنت رو کامل نگه میداری و آروم و قرار هم که نداری هی اینور اونور رو نگا میکنی و هر کی باهات حرف میزنه خجالت میکشی و زود خودتو میچسبونی بهم و مثلا قایم میشی . گل مامان تازگیا خیلی شیطون شدی و وقتی به پشت خوابیدی خیلی سعی میکنی خودت بلند شی ولی فقط چند ثانیه میتونی تو اون حالت بمونی ...
19 خرداد 1394

شعری با انتخاب پدر بزرگ

مـا را نــوه ای داد خـداونـد جـهـان دار از لطف جهان گستر و از رحمت بسیار زیـبـا پسری مـثـل ِ گـل سرخ دل انگـیـز نیکو اثـری مثـل عسل ، از مزه سرشار بـا آمـدن ایـن نـوه ، در جـان و دل مـا شوریّ و سروری شده مخصوص پدیدار یارب تو خود از کودک ما دفع خطر کن یارب تو خود این عائله را خوب نگهدار ...
30 بهمن 1393